
مقدمه
عقد بیع در حقوق ایران، بر پایه اصل لزوم بنا شده است؛ یعنی قراردادها لازمالاجرا هستند و طرفین نمیتوانند به دلخواه آن را برهم زنند. با این حال، قانونگذار برای حمایت از عدالت معاملاتی و جلوگیری از زیانهای غیرمنصفانه، مواردی را تحت عنوان خیارات پیشبینی کرده است. خیار در لغت به معنای اختیار و در اصطلاح حقوقی، حقی است که به موجب آن، یکی از طرفین عقد میتواند عقد لازم را فسخ نماید.
خیارات فوری:
1.خیار مجلس (ماده 397 ق.م.)
مثال: علی یک گوشی از حسن میخرد. هنوز در مغازه هستند و پول یا گوشی تحویل نشده. علی ناگهان پشیمان میشود و میگوید «فسخ کردم». چون هنوز در مجلس عقد هستند، حق دارد. اما اگر مغازه را ترک کنند، این خیار تمام میشود.
2.خیار حیوان (ماده 398 ق.م.)
مثال: مریم یک اسب میخرد. او تا 3 روز بعد از معامله میتواند پشیمان شود و معامله را فسخ کند. روز چهارم این حق دیگر وجود ندارد.
3.خیار تأخیر ثمن (ماده 402 ق.م.)
مثال: فروشنده یک ماشین عین معین (مثلاً خودروی خاص با پلاک مشخص) را میفروشد. خریدار باید ظرف 3 روز پول بدهد. اگر ندهد و ماشین هم تحویل نشده باشد، فروشنده حق فسخ دارد
خیارات غیر فوری (مدت عرفی لازم است)
4.خیار شرط (ماده 399 ق.م.)
مثال: رضا خانهاش را به فاطمه میفروشد و شرط میکنند که رضا تا یک ماه حق فسخ داشته باشد. او در این مدت میتواند هر زمان خواست فسخ کند.
خیارات غیرفوری(مدت عرفی):
5.خیار رؤیت و تخلف وصف (ماده 410 ق.م.)
مثال: علی خانهای را «با وصف داشتن آسانسور» میخرد. وقتی تحویل میگیرد، میبیند آسانسور ندارد. به محض فهمیدن، میتواند معامله را فسخ کند، اما اگر ماهها از خانه استفاده کند و بعد ادعا کند، دیگر پذیرفته نمیشود.
6. خیار عیب (ماده 422 ق.م.)
مثال: مریم یک لپتاپ میخرد. چند روز بعد متوجه میشود باتری خراب است (عیب قدیمی). به محض اطلاع، حق فسخ دارد؛ اما اگر ماهها استفاده کند، حقش ساقط میشود.
7.خیار غبن (ماده 416 ق.م.)
مثال: حسن یک تابلو را 100 میلیون میخرد، بعد میفهمد ارزش واقعی آن 20 میلیون بوده (غبن فاحش). حق فسخ دارد؛ ولی اگر مدت زیادی بدون دلیل موجه صبر کند، خیارش ساقط میشود.
8. خیار تدلیس (ماده 438 ق.م.)
مثال: فروشنده ماشینی را رنگ میکند و میگوید تصادفی نبوده، در حالی که بوده است. وقتی خریدار مطلع شود، میتواند معامله را فسخ کند. اما اگر پس از اطلاع، مدت طولانی ماشین را استفاده کند، حقش از بین میرود.
9.خیار تخلف شرط (ماده 234 و 239 ق.م.)
مثال: علی خانهای را میخرد به شرط اینکه فروشنده ظرف یک ماه پارکینگ را سند بزند. اگر فروشنده تخلف کند، علی حق فسخ دارد.
10.خیار تبعض صفقه (ماده 441 ق.م.)
مثال: فاطمه دو قطعه زمین را با هم میخرد. بعد مشخص میشود یکی از قطعات متعلق به شخص دیگری بوده و معامله نسبت به آن باطل است. او میتواند معامله را نسبت به قطعه دوم نگه دارد یا کل معامله را فسخ کند.
11.خیار شرکت (تجزیه مبیع) (ماده 427 ق.م.)
مثال: رضا یک آپارتمان را میخرد، بعد معلوم میشود نیمی از آن به دیگری تعلق دارد. رضا میتواند معامله را فسخ کند یا سهم موجود را قبول کند.
12.خیار تعذر تسلیم (ماده 380 ق.م.)
مثال: علی یک نقاشی خاص از یک هنرمند معروف را میخرد، اما بعداً معلوم میشود نقاشی نابود شده و تحویل ممکن نیست. علی میتواند معامله را فسخ کند








